عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 529
نویسنده : رسول رشیدی

یک تبصره از قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست چنان کانون

توجه قرار گرفته است که کل این قانون را تحت شعاع

قرار داده است. اما فارغ از بحث‌هایی که در انتقاد

و دفاع از این موضوع مطرح شده است،این

قانون مواد و مقررات دیگری نیز دارد

که بررسی آن مفید به

نظر می‌رسد.

 


 

ماده 1 قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست مصوّب 1353 مقرر می‌کند: هر زن و شوهر مقیم ایران می‌توانند با توافق یکدیگر طفلی را با تصویب دادگاه به سرپرستی قبول کنند، در حالی‌که در ماده 3 و 4 قانون این مقرره در قانون جدید عوض شده است.

 

یک وکیل دادگستری در بیان ارزیابی تغییر این مقرره می‌گوید: یکی از تحولات بسیار مهم و مثبت قانون جدید حمایت از کودکان بی‌سرپرست‌، امکان واگذاری این کودکان به کلیه اتباع ایرانی متقاضی آن‌، از جمله ایرانیان مقیم خارج از کشور است که ضمن ایجاد شرایط یکسان و مساوی سازی پذیرش سرپرستی برای همه اتباع ایرانی، سبب افزایش واگذاری تعداد بیشتری از این کودکان به متقاضیان آن می‌شود سید علی شاه صاحبی ادامه می‌دهد: هرچند که طبق این قانون نگهداری از کودک ابتدا باید به صورت آزمایشی و برای دوره 6 ماهه باشد و پس از اتمام این دوره که بایستی تحت نظارت سازمان بهزیستی صورت ‌پذیرد، در نهایت فرزند با نظر دادستانی و بهزیستی واگذار شده و سپس سرپرست می‌تواند وی را با خود به خارج از کشور ببرد.

 

سرپرستی زنان و دختران مجرد

 

این کارشناس حقوق در پاسخ به این سوال که اعطای سرپرستی به زنان و دختران بی‌شوهر، امری مثبت است یا خیر بیان می‌دارد: در این خصوص صور مختلفی قابل تصور است، از یک جهت تصویب این قانون می‌تواند امید را در دل دختران و زنانی که برای همیشه مجرد و تنها مانده‌اند روشن کند که می‌توانند با پذیرفتن حضانت فرزند خوانده‌ای تنهایی‌هایشان را پایان بخشند و احساس مادری را در عوض حس همسری که تجربه نکرده‌اند،به دست بیاورند.

 

در حالی که وقوع این مسئله در تمام کشورهای پیشرفته اتفاق می‌افتاد و با تصویب این طرح دختران و زنان مجرد ایرانی هم می‌تواند طعم شیرین مادر شدن را بچشند، اما از جهتی دیگر مسئله‌ای که در این میان به ذهن خطور می‌کند این است که اگر دختر یا زن مجرد بالاتر از 30 سال که سرپرستی کودکی را بر عهده گرفته است در اثنای زندگی تصمیم به ازدواج بگیرد، تکلیف فرزند خوانده او چه می‌شود.

 

به گفته شاه‌صاحبی به نظر می‌رسد این امر باید همراه با فرهنگ‌سازی اجتماعی باشد تا بر آن اساس دختر یا زن مجردی که فرزند خوانده را می‌پذیرد با بازخوردهای منفی از سوی جامعه مواجه نشود و از سوی دیگر مجلس و دولت هم باید فکری به حال دختران و زنان مجردی که از تمکن مالی خوبی برخوردار نیستند بکند تا آنها هم بتوانند با کمک دولت، حضانت چنین کودکانی را مسجل نماید.

 

نقاط قوت قانون

 

شاه صاحبی با بیان این که این قانون دارای مزایا و تغییرات مثبتی است عنوان می‌کند: از جمله مزایا و تغییرات مثبت این قانون عبارتند از: گسترش دامنه شمول سرپرستی و قانونی نمودن سرپرستی دائم (فرزند خواندگی) و موقت (امین موقت)، افزایش سن سرپرستی از 12 به 16 سال و نیز گسترش دامنه خانواده‌های فرزندپذیر (زوجین دارای فرزند و زنان و دختران مجرد و کلیه اتباع ایرانی ولو مقیم خارج از کشور)،در نظر گرفتن جایگزین‌های ارث برای فرزند خوانده نظیر تملیک بخشی از اموال و حقوق به فرزند، برخورداری کودک از مزایای مستمری بازماندگان و تکالیف سرپرست نسبت به فرزندخوانده مطابق تکالیف والدین نسبت به اولاد در قانون مدنی، مکلف شدن سرپرست به پرداخت تمامی‌هزینه‌های فرزندخوانده نظیر نگهداری، تربیت و تحصیل، برخورداری مادرخوانده از مرخصی دوره مراقبت برای کودکان زیر سه سال معادل مرخصی دوره زایمان، قانونی شدن مشاوره‌های قبل و بعد از فرزندپذیری مطابق آیین دینی برای سرپرست با کسب مجوز از سازمان بهزیستی، اجازه سپردن سرپرستی به کلیه اتباع ایرانی بویژه ایرانیان مقیم خارج از کشور مطابق مفاد این قانون و تعیین و تکلیف وضعیت سرپرستی کودکانی که از مراجع غیرقانونی به سرپرستی گرفته شده‌اند حداکثر ظرف مدت شش ماه از ابلاغ این قانون از طریق سازمان در راستای رعایت مصحلت کودک را سه مزیت دیگر این قانون برشمرد.

 

این کارشناس حقوق اضافه می‌کند: همچنین توجه قانونگذار به دین و اعتقادات و شرایط درخواست‌کنندگان سرپرستی، که باید به یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی اعتقاد داشته باشند یکی دیگر از مزایای این قانون به شمار می‌آید . وی با بیان این که خوشبختانه تاکنون خیلی از اشکالات وارده به این قانون مرتفع شده است یادآور می‌شود که کماکان ایراد ماده 27 مبنی بر امکان ازدواج سرپرست با فرزند خوانده به قوت خود پا برجاست که امیدواریم مجددا مورد بازبینی و امعان نظر بیشتر مجلس محترم شورای اسلامی‌قرار گیرد .

 

افزایش آمار سرپرستی

 

یک کارشناس دیگر در گفت‌وگو با حمایت اظهار می‌دارد: نکته حایز اهمیت و قابل توصیه به داوطلبین سرپرستی این است که باید بدانند طی کردن مراحل قانونی و تلاش برای کسب مجوز و تایید صلاحیت قبول سرپرستی یک کودک، تنها نخستین گام از مراحل فرزندخواندگی است؛ چیزی که بسیاری از خانواده‌ها تا زمانی که این مرحله را تجربه نکنند، به حساسیت آن پی نمی‌برند. بنابراین چگونگی برقراری ارتباط با کودکی که در مدت کوتاه سال‌های زندگی خود هیچ‌گاه حس داشتن پدر و مادر را تجربه نکرده نقش بسزایی در تکمیل این امر و وظیفه قانونی آن دارد.

 

عادل بابوی ادامه می‌دهد: قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست به منظور تسریع در امر واگذاری کودکان، به عنوان فرزندخوانده به خانواده‌ها و همچنین برای اینکه تعداد بیشتری از کودکان به خانواده‌ها سپرده شوند، از سوی سازمان بهزیستی پس از اقدامات کارشناسی بسیار، تدوین و حدود 5 سال قبل به هیئت دولت ارسال شد. این کارشناس حقوق، تحولات عمده در واگذاری کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست و تسهیل در شرایط واگذاری آنها را از نکات مثبت این قانون خوانده و بیان می‌کند: این تحولات می‌تواند نقش مهمی‌در امر واگذاری این اشخاص به خانواده‌های متقاضی فرزند داشته باشد و به عبارتی شرایط واگذاری تعداد بیشتری از این کودکان را به سرپرستی و فرزندخواندگی فراهم می‌کند.

 

در مجموع می توان گفت بر اساس قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بسیاری از مشکلات مربوط به این کودکان برطرف خواهد شد و نیز بسیاری از مسائل مرتبط با فرزند خواندگی و طرح امین موقت بهبود خواهد یافت و سازمان بهزیستی بر این اساس باید در ارتباط با سرپرستی دایم و موقت کودکان به خانواده های متقاضی اقدام کند.

منبع : روزنامه حمایت



:: موضوعات مرتبط: مقالات حقوقی , ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 612
نویسنده : رسول رشیدی

بیع زمانی

 

این مقاله 49 صفحه است

برای دانلود کلیک کنید

 

 

اشتباهات ثبتی

 

این مقاله در 120 صفحه تنظیم شده است.

برای دانلود کلیک کنید

 

نمونه سوال حقوق اساسی 1

 

25 فایل پی دی اف نمونه سوال حقوق اساسی 1

که حدودا 700 نمونه تست پیام نور می باشد.

 

برای دانلود کلیک کنید



:: موضوعات مرتبط: دانلود کتب حقوقی , ,
:: برچسب‌ها: دانلود ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 548
نویسنده : رسول رشیدی

 

 

فاطمه آلیا در ژنو: لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت آماده ارائه به مجلس است/ گزارش ها درباره وضعیت زنان در ایران سیاه نمایی است
 
 
فاطمه آلیا در ژنو: لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت آماده ارائه به مجلس است/ گزارش ها درباره وضعیت زنان در ایران سیاه نمایی است
 
 
نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی گفت: روند چشمگیر پیشرفت وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران با گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی و علیرغم اعمال تحریم های یک جانبه و قهری نسبت به کشورمان که هدفش ممانعت از ترقی ما بوده همچنان رو به افزایش است.

 

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، فاطمه آلیا که به عنوان عضو هیأت عالیرتبه حقوق بشری ایران در ژنو  حضور دارد گفت: در اقتصاد کلان ملی به طور خاص سیاست رفع فقر در میان زنان و دختران به ویژه زنان سرپرست خانواده مدنظر است و از طرق مختلفی از جمله نظام هدفمندی یارانه ها و دستگاه­های حمایتی مانند بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) محقق می شود.
این نماینده مجلس با رد اظهارات گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران مبنی بر وجود تضییقات و تحدیدات در مسیر پیشرفت و تحصیلات زنان در کشورمان گفت: از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با توجه به دیدگاه رهبر فقید آن امام خمینی (ره) که فرمود از دامن زن مرد به معراج می رود، زنان ایرانی با بهره گیری از معارف اسلامی و قرآنی و نیز فرهنگ و تمدن غنی ایرانی با بالندگی و انگیزه روز افزون در عرصه فردی، خانوادگی و اجتماعی پیشرفت چشمگیری داشته است.
او با تاکید بر اینکه زنان در حوزه ها و عرصه های مختلفی از جمله تحصیلات دانشگاهی پیشرفت چشمگیری داشته اند گفت: در سال تحصیلی گذشته سهم دختران از کل دانشجویان رشته های علوم پزشکی در دانشگاههای سراسری 62 درصد و درگروه­های علوم پایه 69 درصد بوده است. حدود 60 درصد از دانشجویان دانشگاه­های دولتی را زنان تشکیل می دهند که نسبت به 20 سال گذشته 99 درصد افزایش داشته است.
آلیا با اشاره به اینکه هم اکنون 226 هزار مرکز راهنمایی و مشاوره خانواده برای ارتقای سواد و آگاهی حقوقی زنان و دختران در کشور فعال هستند گفت: تعداد متخصصان زن نیز افزایش یافته است. 877 تن از برگزیدگان 14 دوره المپیاد دانشجویی زنان هستند. نرخ با سوادی افراد 24-15 سال به 7/97 درصد در سال 91 گزارش شده است.
نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه زنان علاوه بر تلاش و استفاده از ظرفیت های قانونی برای رشد فردی و خانوادگی و سایر فعالیت ها به طور گسترده در ایجاد سمن ها و فعالیت های تشکل های صنفی نقش اساسی دارند گفت: جدای از این در راستای مشارکت فعال سیاسی، چندین جمعیت و کانون و حزب از سوی زنان تاسیس و فعال شده است.
آلیا در ادامه تصریح کرد: قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران به منظور تحقق عدالت برای افراد دارای معلولیت، بخصوص زنان و کودکان، دفاتر حمایت از حقوق زنان و کودکان را از سال 2004 در سراسر کشور ایجاد کرده است.
او با بیان اینکه اولین سازمان پیشرفت زنان 30 سال قبل شکل گرفت و پس از آن در هر سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه ساختارسازی برای حضور بایسته و جایگاه شایسته زنان استمرار داشته است گفت: همانگونه که در اصول 3، 20، 21، 28، 29، 43 قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تصریح شده زنان و مردان در عرصه اجتماعی برای دست یابی به مشاغل و دخالت در مقررات اساسی کشور فرصت برابر دارند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: در این راستا در مجلس شورای اسلامی قوانین با رعایت اصل اعتدال و عدالت و با رویکرد تحکیم بنیان خانواده به تقویت جایگاه فردی، اجتماعی و خانوادگی به تصویب رسیده است.
آلیا قانون حقوق و مسئولیت های زنان با 148 ماده، قانون حمایت از خانواده با بیش از 50 ماده را از آن جمله دانست که به صورت مستقل حمایت از زنان و دختران را مدنظر دارند و گفت: در ماده 230 قانون برنامه پنجم توسعه، دولت مکلف به تدوین و تصویب برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده شده که اسناد بالادستی آن تهیه و اجرای بخش عمده ای از آن در جریان است. بر اساس ماده 227 همین قانون، سند تاسیس تامین امنیت زنان و کودکان در روابط اجتماعی تدوین شده است.
فاطمه آلیا با بیان اینکه طبق قانون مرخصی زایمان بانوان شاغل به 9 ماه افزایش یافته و 2 هفته مرخصی نیز برای پدر نوزاد در نظر گرفته شده است تصریح کرد: به منظور فراهم آوردن زمینه های آرامش و آسایش زنان و بحث توازن بین مسئولیت های اجتماعی و خانوادگی لایحه تقلیل ساعت کار زنان معلول و یا زنانی که فرزند زیر6 سال دارند یا فرزند و همسر معلول و مبتلا به بیماری صعب العلاج در دستور کار مجلس است.
این نماینده مجلس بیمه زنان روستایی با اولویت زنان سرپرست خانوار بدون پرداخت حق بیمه را در حال اجرا دانست و گفت: در ایران قوانین و سیاستهای اتخاذی در حوزه اشتغال و اقتصاد زنان موجب شده است شاخص نرخ مشارکت اقتصادی زنان روند صعودی پیدا کند و مصوبات حمایت از مشاغل خانگی و دور کاری زمینه ای را فراهم کرده تا زنان در عرصه خانوادگی و اجتماعی فعالتر شوند.
این نماینده مجلس با رد ادعای برخی از کشورها و گزارشگر ویژه سازمان ملل در خصوص وضعیت حقوق بشر ایران مبنی بر رواج ازدواج اجباری در ایران گفت: ازدواج اجباری به موجب ماده 3 قانون مربوط به ازدواج، مجازات حبس در پی دارد و طبق مقررات قانون مدنی ایران ازدواج اجباری باطل و قابل ابطال در دادگاه است و آنچه در این خصوص در رسانه های خارجی تبلیغ می شود به جهت سیاه نمایی و تحریک احساسات و عواطف عمومی است.
او در ادامه توضیح داد: طبق قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران مخارج اداره زندگی (نفقه) بر عهده زوج است، حتی اگر همسر او شاغل باشد. مرد موظف است تا زمانیکه نظام خانواده با حضور موثر زوجین جریان دارد همه هزینه های زندگی را بپردازد.
آلیا حضور زنان در حوزه های سیاسی و مشارکت اجتماعی آنان را بسیار بالا توصیف کرد و گفت: در حالیکه برخی از کشورهای منطقه ما اساسا چیزی به نام انتخابات ندارند و زنان در آنجا حق رانندگی هم ندارند در کشور ما طبق قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، افراد واجد شرایط اعم از زن و مرد در رقابت های انتخاباتی بر اساس مردمسالاری دینی حضور فعال دارند و زنان در رقابتی آزاد بدون رویکرد انتصابی یا سهمیه ای به اتکاء رای مردم نماینده می شوند.
او گفت: در حال حاضر 9 نماینده زن در مجلس شورای اسلامی حضور دارند که به لحاظ کیفی در کمیسیونهای تخصصی و در فراکسیون زنان فعالند.
آلیا از افزایش نرخ نامزدی زنان برای انتخابات مجلس  خبر داد و گفت: نرخ نامزدی زنان در این انتخابات از 1.8 درصد در دور اول به 8.2 درصد در دور هشتم افزایش یافته است و البته با قرار گرفتن داوطلبی زنان در فهرست رقابتی احزاب سیاسی این آمار رو به تزاید خواهد بود.
این نماینده مجلس در پایان تصریح کرد: اگر چه در جمهوری اسلامی، خشونت با آن مفهومی که در بعضی کشورها در جریان است متصور نیست اما با هدف بازدارندگی وکاهش خشونت های موردی لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت آماده ارائه به مجلس شورای اسلامی برای بررسی و تصویب است و در این رابطه آموزش پلیس زن و مشاوران متخصص یکی دیگر از فعالیت­ها است.
 

 



:: موضوعات مرتبط: اخبار قوه قضاییه , اخبار داخلی , ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 473
نویسنده : رسول رشیدی

لاریجانی در نشست جمع بندی گزارش جلسه یو.پی.آر ایران: بر اساس اصول اسلامی، قانون اساسی و تعهدات بین المللی عمل خواهیم کرد

 

نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به منظورجمع بندی گزارش جلسه یو.پی آر ایران شامل نکات و توصیه های مطرح شده از سوی کشورها در گروه کاری یو.پی.آر با حضور هیأت عالیرتبه کشورمان به سرپرستی دکتر محمدجواد لاریجانی برگزار شد.

 

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، در این نشست کشورهای حاضر ضمن تقدیر از حضور فعال و پررنگ ایران در بیستمین نشست بررسی دوره ای جهانی (یو.پی.آرUniversal Periodic Review) گزارش تروئیکای مسئول بررسی یو.پی آر ایران متشکل از سه کشور فیلیپین، آرژانتین و رومانی را استماع و گزارش کار را به اجماع تایید کردند.
دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان در این نشست که به ریاست بودلر اندونگه برگزار شد گفت: بیستمین نشست گروه کاری یو.پی.آر فرصت ارزشمندی را در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار داد تا بتواند سیاستهای خود را در زمینه حقوق بشر و نیز پیشرفتهای به دست آمده در این زمینه، تشریح و تبیین کند.
دکتر محمدجواد لاریجانی در سخنرانی کوتاه خود در این نشست تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران ارزش زیادی برای مکانیزم یو.پی.آر شورای حقوق بشر قائل است چرا که همزمان همکاری و گفتمان، دو مفهموم بسیار مهم را که متاسفانه اغلب مورد فراموشی قرار می گیرد ارتقاء می دهد.
دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان با اشاره به توصیه های مطرح شده از سوی کشورهای حاضر در روز بررسی گزارش یو.پی.آر ایران، از مشارکت سازنده عمده کشورها که از دستاوردهای ایران در زمینه حقوق بشر استقبال کرده  و توصیه هایی در راستای تقویت آنها ارائه کردند و نیز از تروئیکای مسئول بررسی گزارش کشورمان تقدیر و تشکر کرد.
دکتر لاریجانی در پایان این نشست کوتاه گفت: برغم جو نامطلوبی که به واسطه رویکردهای گزینشی و سیاسی پدید آمده است، سیاست جمهوری اسلامی ایران در ارتقاء حقوق بشر مبتنی بر تعامل فعال، مشارکت و همکاری محتوایی و جهانشمولی مبتنی بر تنوع فرهنگی است. در عین حال این سیاست ها واقعی و مستحکم اند و ما در رویکرد حقوق بشری خود بر اساس اصول افتخار آمیز اسلامی، قانون اساسی و تعهدات بین المللی عمل خواهیم کرد.
گفتنی است جمهوری اسلامی ایران تا برگزاری بیست و هشتمین نشست دوره ای شورای حقوق بشر سازمان ملل در ماه مارس، نظرات رسمی خود را نسبت به توصیه های مطرح شده به دبیرخانه شورای حقوق بشر سازمان ملل اعلام خواهد کرد.
 
 


:: موضوعات مرتبط: اخبار قوه قضاییه , اخبار داخلی , ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 505
نویسنده : رسول رشیدی

سفر قریب الوقوع رئیس دستگاه قضایی کشور قطر به جمهوری اسلامی ایران نهایی شد. 
به گزارش اداره کل روابط عمومی قوه قضاییه ،دکتر محمد جواد لاریجانی مشاور رئیس قوه قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر روز گذشته در دیدار با دکتر علی محسن بن الفطیس المری رئیس دستگاه قضایی کشور قطر دعوت رسمی قوه قضاییه جمهوری اسلامی را برای دیدار رسمی از کشورمان به وی تقدیم کرد.
رئیس دستگاه قضایی قطر ضمن استقبال از دعوت ، این سفر را برای بسط و گسترش همکاری های دوجانبه حقوقی-قضایی بسیار مهم و ارزشمند دانست و اظهار کرد:در جهان امروز که دشمنان همواره در تلاش برای اختلاف افکنی میان مسلمانان هستند اینگونه دیدارها و تعاملات موجب تعمیق روابط وتحکیم وحدت میان مسلمانان و ناامیدی دشمنان بویژه در شرایط پیچیده جهان امروز خواهد بود.
دکتر علی محسن بن الفطیس المری وجود اشتراکات دینی را مبنای مناسبی برای گسترش همکاری در میان کشورهای اسلامی دانست و افزود : با تمام وجودم معتقدم که باید روابط دو کشور ایران و قطر در بالاترین سطح خود باشد.
رئیس دستگاه قضایی قطر با اشاره به سابقه همکاری های علمی- قضایی خود با مسئولان قضایی کشورمان اظهار کرد:با توجه به تحصیلات دانشگاهی و تجارب قضایی که دارم و شخصیتهای ارزنده حقوقی و قضایی که در کشور ایران وجود دارد ، همکاری های دوجانبه ایران و قطر می تواند در حوزه های مختلفی از جمله مسایل حقوق بین الملل مانند حقوق بشر و مبارزه با فساد و یا همکاری های چندجانبه بویژه در سطح دستگاه قضایی کشورهای اسلامی انجام شود و به طور قطع به موفقیت های کلان منجر می شود.

 

 

رئیس قوه قضاییه قطر به ایران سفر می کند



:: موضوعات مرتبط: اخبار قوه قضاییه , اخبار داخلی , ,
:: برچسب‌ها: خبر ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 565
نویسنده : رسول رشیدی
در گذشته زمان اجرای مجازات اعدام، ضابطه چندان روشنی نداشت و اغلب به میل دستگاه حاکمه و شخص حکمران بستگی داشت. ولی معمولا هنگام برگزاری مراسم خاص( سالگرد فتوحات نظامی یا دید و بازدید افراد صاحب منصب) به منظور نشان دادن اقتدار حکومت، مجازات مرگ در مورد محکومان به اجرا درمی‌آمد. اما این کار معمولا در هنگام اعیاد ملی و مذهبی برگزار نمی‌شود. به عنوان مثال در کشور فرانسه  اين موضوع به طور کامل رعایت می‌شود و اگر تصادفا روز اعدام یک محکوم (که از قبل تعیین شده) با روز عید یا جشن ملی برخورد كند، آن را یک روز عقب می اندازند.
یا در کشور سوريه بر اساس بند 3 ماده 454 قانون اصول محاكمات جزايي، اجراي اعدام در روزهاي يكشنبه و جمعه و اعياد ملي و مذهبي ممنوع است.
همچنين فقها و حقوقدانان اسلامي نيز يا به آن متعرض نشده‌اند يا براي زمان، نقش خاصي در اجراي حد اعدام نمي‌بينند. كساني هم كه در اين‌مورد سكوت كرده‌اند، سكوت آنها دلالت بر عدم نقش خاصي براي زمان اعدام است.
آنان معتقدند كه اگر مجازات، تازيانه باشد، نبايد در سرماي شديد و يا گرماي شديد اقامه شود. ولي در مورد مجازات اعدام چنين شرطي را مطرح نمي‌كنند و قائل به جواز اعدام در سرما يا گرماي شديد شده‌اند.
زيرا هدف از اعدام نابود كردن شخص است و گرما و سرما تاثيري در آن ندارد. در عين حال بعضي از فقها به صورت مطلق، اقامه حد را در شدت گرما و سرما جايز ندانسته‌اند و وقت اجراي آن را در زمستان  در هنگام ظهر و در تابستان اول صبح يا آخر روز دانسته‌اند. ولي اكثر فقها آن را مقيد به تازيانه مي‌دانند، زيرا روايات مربوط به تاخير اجراي زمان حد به صورت فوق، انصراف به تازيانه دارند. در قانون مجازات اسلامي نیز در مورد مجازات اعدام حدي، وقت خاصي تعيين نشده است.
لكن در آیين نامه اجراي احكام اعدام، رجم و صلب مصوب سال 1370 به این موضوع اشاره شده است چنانچه در ماده سیزدهم آن آمده است: زمان اجراي حكم اول طلوع آفتاب خواهد بود، مگر اينكه دادگاه دستور خاصي را صادر كرده باشد.
اما روزهاي خاصي را به سبب عيد يا عزا و مثل اين موجب تاخير اجراي حدود نمي‌داند و علت اين امر نيز قاعده عدم جواز تاخير اجراي مجازات حدي است.
همچنین بر اساس بند «د» ماده 5 آیین نامه فوق الذکر، لازم است 48 ساعت قبل از اجرای حکم، از یک روحانی جهت انجام تشریفات دینی و مذهبی دعوت به عمل آید، مشروط بر این که محکوم، پیرو یکی از ادیان رسمی شناخته شده باشد و روحانی آن دین نیز در آن محل باشد. انجام تشریفات دینی و مذهبی طبق ماده 9 همین آیین نامه، قبل از خروج محکوم از زندان برای اجرای مراسم و بر طبق مقررات دین و مذهب وی به عمل خواهد آمد.
به طور کلی محكومان به اعدام باید مورد مراقبت مستمر به منظور جلوگیری از فرار یا اقدام به خودکشی قرار گیرند. به همین جهت است که این قبیل زندانیان معمولا در سلول‌های انفرادی، که قابل مشاهده و کنترل از محل مجاور آن باشند، نگهداری شده و یک نفر مامور به طور دائم مراقبت از آن ها رابر عهده می‌گیرد. در فرانسه، محكومان به مرگ، به لحاظ امنیتی و رعایت احتیاط، ممکن است به داشتن دستبند یا پابند (خصوصا در مواقعی که خارج از سلول خود به سر می‌برند) مجبور شوند. این‌گونه محكومان با وجود این که مجبور به پوشیدن لباس زندان هستند، ولی از انجام کار معاف بوده و حق دارند به طور نامحدود سیگار بکشند. محكومان به اعدام می‌توانند هر چیزی که مایل باشند بنویسند و به علاوه از غذای اضافی استفاده كنند.
این گروه، درمکاتبات از همان امتیازاتی که متهمان دارند برخوردار بوده، با اجازه دادسرای اعلام کننده حکم محکومیت، می‌توانند با اقربای نزدیک خود در زندان ملاقات كنند. ولی در مقابل، از نظر حفظ امنیت و مراقبت مخصوص درباره آن‌ها، مدیر زندان غالبا به ملاقات آنان رفته و سلول آن ها مورد بازرسی و تفتیش  قرار مي‌گیرد.
باید اضافه کرد که طبق قوانین داخلی ایران، پس از اجرای مجازات اعدام، برای ابطال شناسنامه محكومان، واقعه مرگ آن‌ها توسط مامور آمار بدون تصریح به نوع و علت مرگ، در شناسنامه قید و سپس ابطال خواهد شد. جنازه نیز در صورت درخواست خانواده، مشروط بر این که بدون هیچ گونه تظاهری دفن شود، تسلیم خواهد شد.

 

 


:: موضوعات مرتبط: مقالات حقوقی , ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 588
نویسنده : رسول رشیدی
تعليق اجراي مجازات، راهكاري بازدارنده در ارتكاب جرائم و مؤثر در كاهش جمعيت كيفري است،كه قانونگذار در فصل ششم از بخش دوم قانون مجازات اسلامي مصوب 1392 از ماده 46 تا 55 به آن پرداخته و آن صلاحيت و اختياري است كه مقنن به دادگاه صادر كننده حكم، در صدور قرار تعليق اجراي مجازات تفويض كرده‌است.
به موجب آن دادگاه مجاز است در صورت وجود شرايط لازم، تمام يا قسمتي از مجازات مقرر در حكم را از يك تا پنج سال معلق كند. اين موضوع در قانون مجازات اسلامي  1370 از ماده 25 لغايت 37 پيش‌بيني شده بود. به موجب مقررات ماده 46قانون مجازات اسلامي جديد، در جرائم تعزيري درجه سه تا هشت دادگاه مي‌تواند در صورت وجود شرايط مقرره قانوني (1ـ وجود جهات تخفيف 2ـ پيش‌بيني اصلاح مرتكب 3ـ جبران ضرر و زيان يا برقراري ترتيبات پرداخت آن 4ـ فقدان سابقه كيفري مؤثر) اجراي تمام يا قسمتي از مجازات مرتكب را از يك تا پنج سال معلق كند.
دادستان يا قاضي اجراي احكام كيفري نيز پس از اجراي يك سوم مجازات مي‌توانند از دادگاه صادر كننده حكم قطعي، تقاضاي تعليق كنند. محكوم‌عليه نيز پس از تحمل يك‌سوم مجازات مقرر در حكم، در صورت دارا بودن شرايط قانوني مي‌تواند از طريق دادستان يا قاضي اجراي احكام كيفري تعليق باقي‌مانده مجازات خود را درخواست كند. وجوه افتراق اين قانون با قانون مجازات اسلامي مصوب 1370 اين است كه در قانون سابق حاكم محكمه مي‌توانست در كليه محكوميت‌هاي تعزيري  و بازدارنده، اجراي تمام يا قسمتي از مجازات مقرره را با رعايت شرايطي از دو تا پنج سال معلق كند، در حالي‌كه در قانون اخير تعليق اجراي مجازات صرفاً به جرائم تعزيري آن هم از درجه سه تا هشت منحصر شده است ثانياً وفق مقررات ماده 25 قانون مجازات سابق، تشخيص اعمال تعليق اجراي مجازات صرفاً به حاكم محكمه محول شده بود در حالي‌كه مطابق با مقررات ماده 46 قانون مجازات اسلامي اخيرالتصويب، دادستان يا قاضي اجراي احكام كيفري پس از اجراي يك سوم مجازات راساً و محكوم‌عليه پس از تحمل يك سوم مجازات، از طريق دادستان يا قاضي اجراي احكام كيفري مي‌توانند از دادگاه صادر كنندة حكم قطعي، تعليق اجراي مجازات را درخواست كنند. ثالثاً در قانون سابق قرار تعليق اجراي مجازات ضمن صدور حكم محكوميت صادر مي‌شد و تعليق اجراي مجازات به موجب رأي يا قرار متأخر فاقد محمل و موقعيت قانوني بود در حالي‌كه برابر مقررات ماده 46 قانون مجازات اسلامي اخيرالتصويب قرار تعليق اجراي مجازات ضمن حكم محكوميت يا پس از آن صادر مي‌‌شود.
نكته حائز اهميتي كه اشاره به آن ضروري به نظر مي‌رسد، ايرادي است كه به مقررات ماده 54 قانون مجازات اسلامي وارد است و ظاهراً به هنگام تدوين آن از ديد قانونگذار مكتوم مانده است. مطابق با مقررات ماده مرقوم «هرگاه محكوم از تاريخ صدور قرار تا پايان مدت تعليق مرتكب يكي از جرائم عمدي موجب حد يا قصاص يا ديه يا تعزير تا درجه هفت شود، پس از قطعيت حكم اخير، دادگاه قرار تعليق را لغو و دستور اجراي حكم معلق را صادر و مراتب را به دادگاه صادر كننده قرار تعليق اعلام مي‌‌كند دادگاه به هنگام صدور قرار تعليق به طور صريح به محكوم اعلام مي‌كند كه اگر در مدت تعليق مرتكب يكي از جرائم فوق‌الذكر شود علاوه بر مجازات جرم اخير، مجازات معلق نيز درباره وي مرحله اجرا درخواهد آمد.»
هرچند به ظاهر در نحوة تحرير و نگارش عبارات ماده مرقوم و به‌كارگيري واژه‌ها و كلمات ايرادي به نظر نمي‌رسد و صدور قرار تعليق اجراي مجازات تا آنجا كه مربوط به محكمه بدوي است الغاي آن توسط كلمة هم عرض ديگري مواجه با ايراد اشكالي نخواهد بود. ليكن آنچه مورد ايراد است اعمال آن مواجه با اشكال خواهد بود مربوط به مواردي است كه قرار تعليق اجراي مجازات توسط محكمه عالي (دادگاه تجديدنظر) صادر شود در چنين فرضي اگر محكوم‌عليه از تاريخ ابلاغ قرار تعليق اجراي مجازات تا پايان مدت تعليق مرتكب يكي از جرائم موجب قصاص يا تعزير تا درجه هفتم شود و سپس توسط دادگاه بدوي محاكمه و حكم محكوميت‌ وي صادر و راي صادره در صورت عدم اعتراض در همان محكمه قطعيت يابد قرار تعليق صادره از دادگاه عالي برخلاف اصول و مسلمات حقوقي بايد توسط محكمه تالي الغا و دستور اجراي حكم معلق صادر و مراتب به دادگاه صادر كنندة قرار (دادگاه‌عالي) اعلام شود  كه اين يك نقيصه قانوني بوده و ايرادي است كه بر نحوه تحرير نگارش ماده مرقوم وارد است و اميد است كه قانونگذار نسبت به رفع آن اقدام كند. اما در رابطه با خصيصه بازدارندگي قرار تعليق اجراي مجازات همين بس كه محكوم‌عليه مطلع است كه چنانچه از تاريخ صدور قرار لغايت پايان مدت آن مرتكب يكي از جرائم عمدي مستوجب مجازات حد يا قصاص يا ديه يا تعزير تا درجه هفتم شود به محض قطعيت حكم اخير قرار تعليق  لغو و علاوه بر مجازات جرم اخير مجازات معلق نيز دربارة  وي به مرحله اجرا در خواهد بديهي است كه خوف از اين امر قطعاً وي  را از ارتكاب جرم ديگري برحذر خواهد داشت. 

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات حقوقی , ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 664
نویسنده : رسول رشیدی

افشای اسرار چیست؟
افشای سر یا همان راز، به این معناست که اسرار خصوصی دیگران توسط کسانی که به دلیل شغل یا حرفه خود محرم اسرار مردم هستند، فاش شود. در این بین مهمترین مشخصه برای جرم بودن این عمل افشا کننده سر، شخصیت اوست. قانونگذار در ماده 648 قانون مجازات اسلامی قدیم (این ماده از قانون قدیم اکنون نیز مبنای عمل است) آورده است: «کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار می‌شوند، هر گاه در غیر از موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند، مجرم شناخته می‌شوند و به سه ماه و یک روز تا یک سال یا به یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی، محکوم می‌شوند.» بنابراین طبق این ماده، همه صاحبان مشاغل رسمی دولتی و غیردولتی که به نحوی با مردم در ارتباط هستند، در صورت افشای اسرار مردم مجرم شناخته می‌شوند و باید منتظر مجازات باشند. اما در اینجا نکته دیگری نیز وجود دارد و آن هم این است که در تحقق جرم افشای اسرار حرفه‌ای، تفاوتی نمی‌کند که شغل یا حرفه افشاکننده سر مردم، جزو مشاغل دولتی و عمومی باشد یا حرفه و مشاغل خصوصی؛ زیرا در ماده 648 تاکید شده است که همه کسانی که به مناسبت شغل خود محرم اسرار هستند، در معرض ارتکاب چنین جرمی قرار دارند. قانو‌نگذار برای حفظ نظم و مراعات مصلحت اجتماع، صاحبان مشاغلی را برشمردیم مکلف به حفظ رازداری کرده است و آنان را در صورت نقض قاعده رازداری و در قبال تخلف از مقررات، به مجازات افشای اسرار حرفه‌ای و شغلی محکوم می‌کند. همچنین فراموش نکنید که جرم افشای اسرار حرفه‌ای و شغلی، مطلق است و به محض اینکه این جرم اتفاق می‌افتد، دیگر نیازی به اثبات آن در دادگاه نیست.
آشنایی با قوانین
قبل از این که شما را با قوانین منع‌کننده افشای اسرار حرفه ای آشنا کنیم، خوب است بدانید که اسرار حرفه‌ای به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول مواردی هستند که به صراحت در قوانین کیفری به عنوان اسرار مردم از آنها یاد شده است؛ در این حیطه قانونگذار با تدوین جرم افشای اسرار حرفه‌ای و شغلی که در ماده 648 قانون مجازات اسلامی و سایر قوانین آمده، درصدد دفاع از حیثیت و اعتبار حرفه‌ها و مشاغل مذکور بوده است تا مبادا افرادی که صلاحیت اشتغال به این حرفه و مشاغل را ندارند وارد این نوع حرفه‌ها شوند یا اگر در این مشاغل هستند، تعدی و تجاوزی نسبت به حریم آنان صورت نگیرد. مجازات کسانی که شغلشان جزو مشاغل نامبرده است و اسرار مردم را فاش می‌کنند؛ مطابق قانون مجازات اسلامی، سه ماه و یک روز تا یک سال حبس یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال است.
مجازات فاش چندین راز
در نظر داشته باشید که اگر مرتکب جرم افشای اسرار حرفه‌ای چند راز مختلف مربوط به یک نفر را فاش کند؛ مشمول قاعده تعدد مادی جرم نمی‌شود، بلکه این کار می‌تواند باعث تشدید مجازات وی شود. البته علاوه بر قانون مجازات اسلامی، قوانین و مقررات خاص دیگری نیز به حفظ اسرار و مجازات فاش کردن آنها اشاره کرده است؛ از جمله این قوانین می‌توان به ماده‌ی 232 قانون مالیات‌های مستقیم مصوب 3/12/1366، ماده 12 قانون راجع به کارشناسان رسمی مصوب 23/12/1317، ماده 8 قانون مربوط به رسیدگی به دارایی وزرا و کارمندان دولت اعم از کشوری و لشکری و شهرداری‌ها و مؤسسات وابسته به آنها مصوب 19/12/1317، ماده 28 قانون تأمین بورس اوراق بهادار مصوب 27/2/1345، ماده 29 قانون مطبوعات 22/12/1364، ماده 30 قانون وکالت مصوب 25/11/1315، ماده 81 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب 5/12/1322، ماده 27 آیین‌نامه مترجمان رسمی مصوب سال 1374، ماده 7 قانون مرکز آمار ایران مصوب 10/11/1353، ماده 51 قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب 16/3/1316 اشاره کرد. دسته دوم اسرار حرفه‌‌ای نیز مواردی هستند که به طور صریح در مواد قانون ذکر نشده است؛ اما به روشنی در مورد افرادی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار می‌شوند، صحبت کرده است. بنابراین اگر کسانی مانند مشاوران خانواده یا رییس شورای شهر در مراجعات مردم به آنان و به مناسبت شغل خود به اسراری پی ببرند، مشمول عموم ماده یاد شده خواهند شد.
استثناهای افشای اسرار حرفه‌ای
البته افشای اسرار استثناهایی نیز دارد که البته این استثناها باید مطابق قانون باشد. بر اساس مقرره مواد 13، 14، 19، قانون طرز جلوگیری از بیماری‌های آمیزشی و بیماری‌های واگیردار، پزشکان در موارد بخصوص مکلف به اعلام اطلاعات و اموری که جنبه سری داشته باشد، به مقامات ذی‌صلاح هستند. همچنین به موجب تبصره 1 از ماده 21 قانون صدور چک مصوب سال 1372، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف است سوابق مربوط به اشخاصی که مبادرت به صدور چک بدون محل کرده‌اند، به صورت مرتب و منظم، ضبط و نگهداری کند و فهرست اسامی این اشخاص را در اجرای مقررات این قانون در اختیار تمامی بانک‌های کشور قرار دهد.
رابطه موقعیت اجتماعی با مجازات
با توجه به اینکه اجرای قانون برای همه افراد یکسان است، شاید این پرسش برای شما به وجود بیاید که آیا افرادی که دارای موقعیت اجتماعی و مورد اعتماد مردم هستند مانند روحانیان، مشمول عموم ماده 648 قانون مجازات می‌شوند یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش باید بگوییم که عده‌ای از حقوقدانان به این پرسش پاسخ منفی داده و بر این باورند که اگر کسی رازی را نزد امام جماعت مسجد مطرح کنند و وی آن را افشا کند، وی مشمول این ماده نیست. اما عده‌ای نیز معتقدند که اگر چه امام جماعت بودن شغل و حرفه نیست، اما چون این افراد دارای موقعیت اجتماعی هستند و مردم به آنان اعتماد دارند و در مراجعات مردم به آنان، گاه به اسراری پی می‌برند، محرم اسرار واقع می‌شوند و به همین علت به نظر می‌رسد مشمول ماده 648 قرار می‌گیرند؛ اگر چه به طور صریح لفظی وجود ندارد که شامل این دست افراد شود.
رضایت صاحب سر
صاحب سر شخصیتی است که سر متعلق به اوست و جزو زندگی خصوصی یا خانوادگی او محسوب می‌شود. به طور کلی صاحب سر، در جرم افشای اسرار حرفه‌ای و شغلی، همان مجنی علیه یا زیان‌دیده جرم است. بنابراین رضایت صاحب سر در تحقق نیافتن جرم افشای اسرار حرفه‌ای و شغلی مؤثر است؛ به این صورت که با رضایت صاحب سر به افشای اسرار حرفه‌ای و شغلی توسط رازدار حرفه‌ای و شغلی، وقوع این جرم منتفی است و مسئولیتی متوجه مرتکب آن نخواهد بود.
زیاندیدگان به کجا مراجعه کنند؟
در صورتی که پزشک یا وکیلی اقدام به افشای اسرار بیمار یا موکلان خود کند؛ این کار جرم، قابل رسیدگی و شکایت در دادگاه های عمومی است. وکلا و پزشکان با خوردن سوگند رسمی و تعهد به سوگند خود وارد این حرفه شده‌اند و تحت هیچ شرایطی حق خیانت به سوگند حرفه‌ای خود را ندارند؛ بنابراین در صورت افشای اسرار، متخلف شناخته می‌شوند و علاوه بر پیگیری شکایت در دادگاه‌های عمومی، در دادگاه های انتظامی نیز تخلف آنان قابل رسیدگی است.
راه‌های پیشگیری
توصیه رسولی، بازپرس دادسرای جنایی این است که مردم تا جایی که می‌توانند اسرار خود را نزد هرکسی فاش نکنند و تا جایی که امکان دارد به وکلا و پزشکان مورد اعتماد خود مراجعه کنند. البته این موضوع هم مهم است که جز در موارد ضروری، اسرار خود را افشا نکنند. یکی دیگر از موارد پیشگیری از این جرم که می‌تواند تأثیر زیادی در کاهش وقع آن داشته باشد، فرهنگ سازی است که برای اجرای این کار رسانه‌ها مهمترین ابزار هستند. به گفته وی، با توجه به اینکه تضمین حقوقافراد مهمترین هدف دستگاه قضایی است، مردم در صورت افشای اسرارشان باید به این مرجع قانونی و هیأت‌های انتظامی مراجعه و شکایت کنند.



:: موضوعات مرتبط: مقالات حقوقی , ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 743
نویسنده : رسول رشیدی

لایحه قانون مجازات اسلامی، سرانجام به تصویب نهایی رسیده است. این قانون که مشتمل بر ۷۳۷ ماده می باشد شامل سه بخش کلیات، حدود، قصاص و دیات می شود. در مطلب پیش رو، به مقایسه مواد عمومی قانون جدید التصویب با مواد عمومی قانون مجازات اسلامی سابق (مصوب سال ۱۳۷۰) پرداخته شده است.

قلمروی اجرای قوانین جزایی در مکان: حاکمیت قانون جزا در مکان به عنوان یکی از آثار اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها همواره مورد تأکید قانونگذار بوده است. در قانون سابق در ماده ۳ و در قانون جدید نیز در همین ماده قانونگذار صلاحیت سرزمینی قانون مجازات را بیان کرده است؛ با این تفاوت که در قانون جدید به جای عبارت کلیه ی کسانی که در قلمرویایران مرتکب جرم می شوند از عبارت کلیه ی اشخاصی که در قلمروی حاکمیت ایران مرتکب جرم شوند استفاده شده است. لذا بنابر نص این ماده در قانون جدید اشخاص حقوقی نیز مشمول اصل صلاحیت سرزمینی قانون مجازات خواهند شد.

در ادامه باید به جنبه ی منفی صلاحیت سرزمینی قانون مجازات که در مقابل جنبه ی مثبت آن قرار دارد اشاره کرد. خود جنبه ی منفی صلاحیت سرزمینی که همان عدم صلاحیت اعمال قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران بر روی جرائم ارتکابی در خارج از ایران می باشد، دارای استثنائاتی است که عبارتند از صلاحیت واقعی، صلاحیت شخصی و صلاحیت جهانی.

صلاحیت واقعی: این موضوع در ماده ۵ قانون سابق و همچنین در همین ماده در قانون جدید اشاره شده است و در بیان تفاوت این ماده در قانون جدید می توان به افزایش موارد اعمال صلاحیت شخصی و همچنین تأکید بر ممنوعیت مجازات مضاعف در این ماده اشاره کرد. در بندهای پنج گانه ماده ۵ قانون جدید جعل مهر و امضاء و حکم و دستخط نمایندگان مجلس و اعضای شورای نگهبان و رییس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین جعل و استفاده از آراء و اجراییه های صادر شده از طرف مراجع قضایی نیز در شمول اجرای صلاحیت واقعی قانون مجازات بیان شده اند، در حالی که ماده ۵ قانون سابق فاقد این موارد می باشد. علاوه بر این اشاره ماده ۵ قانون جدید به این موضوع که، در صورت رسیدگی به جرائم مذکور در خارج از ایران و صدور حکم محکومیت و اجرای آن، دادگاه ایران مکلف به محاسبه محکومیت اجرا شده می باشد، نشانه ی توجه قانونگذار به ممنوعیت مجازات مضاعف است، موضوعی که قانون سابق نسبت به آن ساکت بود.

صلاحیت شخصی: موضوع صلاحیت شخصی که در ماده ۷ قانون سابق و مواد ۷ و ۸ قانون جدید به آن اشاره شده است، در رابطه با صلاحیت اعمال قانون مجازات اسلامی در مورد جرائم ارتکابی اتباع ایران در خارج از قلمروی ایران می باشد. در رابطه با اصل صلاحیت شخصی در قانون جدید به این موارد می توان اشاره نمود: ۱- بند اول ماده ۷ قانون جدید بیان می کند که شرط اعمال صلاحیت شخصی جرم انگاری رفتار مرتکب طبق قانون مجازات اسلامی میباشد، به این معنا که صلاحیت شخصی قانون مجازات ایران در صورتی اعمال می شود که رفتار ارتکابی مطابق قانون مجازات ایران نیز جرم محسوب شده باشد. ۲- بند دوم ماده ۷ قانون جدید نیز بیان می کند که در صورت تعزیری بودن جرم ارتکابی، نباید فرد مرتکب در خارج محاکمه شده باشد، چراکه در صورت محاکمه شدن در خارج از ایران، چه تبرئه و چه محکوم شده باشد و چه محکومیت او کلاً یا بعضاً اجرا شده باشد، امکان اعمال صلاحیت شخصی قانون مجازات وجود ندارد. این شرط نیز به جهت جلوگیری از مجازات مضاعف وضع شده است. ۳- شرط دیگری که قانون گذار در بند ۳ ماده ۷ قانون جدید جهت اعمال صلاحیت شخصی به آن اشاره می کند این است که به موجب قانون ایران موجبی برای منع یا موقوفی تعقیب یا عدم اجرای مجازات یا سقوط آن نباشد. این شرط نیز به نوع خود جالب توجه است چراکه در قانون سابق هیچگونه اشاره ای حتی ضمنی، به این موضوع نشده است. ۴- نوآوری عمده قانون جدید در اصل صلاحیت شخصی، ماده ۸ میباشد؛ چراکه این ماده به جنبه منفی صلاحیت شخصی نیز اشاره کرده است. با این توضیح که قانون سابق صرفاً امکان اعمال صلاحیت شخصی را در جنبه ی مثبت آن بیان کرده بود(موضوع ماده ۷)؛ یعنی صلاحیت شخصی فقط زمانی قابل اعمال است که بزهکار در خارج از ایران از اتباع ایران باشد اما ماده ۸ قانون جدید جنبه ی منفی صلاحیت شخصی را نیز بیان کرده؛ یعنی زمانی هم که بزه دیده، در خارج از ایران تبعه ایران باشد امکان اعمال صلاحیت شخصی وجود دارد. ناگفته نماند که در جنبه ی منفی صلاحیت شخصی نیز وجود دو شرط لازم است: اول اینکه رفتار ارتکابی به موجب قانون ایران جرم باشد و دوم متهم در جرائم موجب تعزیر محاکمه نشده باشد، اما شرط سومی مانند جنبه مثبت اعمال صلاحیت شخصی در این ماده بیان نشده است.

قلمروی اجرای قوانین جزایی در زمان (حاکمیت قانون جزا در زمان): اصل عطف به ما سبق نشدن قانون مجازات و استثنائات وارد بر آن در ماده ۱۰ قانون سابق و مواد ۱۰ و ۱۱ قانون جدید اشاره شده است، نوآوری های وارد شده در قانون جدید عبارتند از: ۱- در ماده ۱۰ قانون جدید در کنار مجازاتها قانونگذار بر اقدامات تأمینی نیز تأکید کرده است، زیرا اگرچه اقدامات تأمینی ماهیتاً مجازات نیستند اما اصل عطف به ما سبق نشدن در مورد آنها نیز جاری است. ۲- اصل عطف به ما سبق نشدن قانون مجازات شامل استثنائاتی نیز می باشد مثل: قواعد مساعد به حال متهم، قانون شکلی، قانون تفسیری و قانون الهی. در قانون سابق صرفاً به قواعد مساعد به حال متهم اعم از قواعد مستلزم مجازات خفیف تر و تخفیف مجازات، اشاره شده بود اما در قانون جدید ماده ۱۱ به برخی دیگر از استثنائات اشاره کرده است، از جمله قوانین مربوط به مرور زمان یا همان قوانین الهی، قوانین مربوط به شیوه دادرسی یا همان قوانین شکلی. ۳- طبق ماده ۱۱ قانون سابق در صورتی که قانون مساعد بر حال متهم متأخر بر محکومیت قطعی متهم صادر شده باشد و متهم نیز در حال سپری کردن محکومیت خود باشد تخفیف مورد نظر در قانون جدید صرفاً با درخواست خود متهم قابل اعمال است و او نیز در این زمینه مختار است اما مطابق ماده ۱۰ قانون جدید در صورت وضع قانون مساعد به حال متهم علاوه بر اینکه متهم می تواند از دادگاه صادر کننده حکم درخواست تخفیف نماید، قاضی اجرای حکم موظف است درخواست اصلاح حکم قطعی متهم را از دادگاه صادر کننده حکم بخواهد. ۴- طبق ماده ۱۰ قانون جدید اطفال بزهکار نیز می توانند در صورت وضع قواعد مساعد به حال متهم، به وسیله ی ولی و سرپرست خود از دادگاه صادر کننده حکم قطعی درخواست اصلاح حکم را نمایند، اما در قانون گذشته به این موضوع اشاره ای نشده است.

اصل قانونی بودن جرائم ، مجازاتها و دادرسی کیفری: در قانون سابق ماده ۲ به بیان این اصل می پرداخت و هر فعل یا ترک فعلی را که برای آن در قانون مجازاتی تعیین شده بود مستلزم عنوان جرم می دانست، اما در قانون جدید فصل چهارم از بخش اول کتاب کلیات صرفاً در مورد اصل قانونی بودن می باشد، و قانونگذتر تأکید فراوانی بر این اصل کرده است تا جایی که بیان می کند حکم به مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی و اجرای آن حسب مورد نباید از میزان و کیفیت مندرج در قانون تجاوز کند و هرگونه صدمه و خسارتی که از این جهت حاصل شود، در صورتی که از روی عمد یا تقصیر باشد حسب مورد موجب مسؤولیت کیفری و مدنی است و در غیر این صورت، خسارت از بیت المال جبران می شود.

مجازاتهای اصلی: قانونگذار در قانون جدید مجازاتهای اصلی را به دو دسته ی مجازاتهای اصلی اشخاص حقیقی و مجازاتهای اصلی اشخاص حقوقی تقسیم کرده است، تقسیم بندی که در قانون سابق شاهد آن نبوده ایم. نکات قابل توجه در رابطه ی با مجازاتهای اصلی عبارتند از: ۱- محصور کردن مجازاتهای اصلی اشخاص حقیقی در چهار عنوان قصاص، حدود، دیات و تعزیرات (موضوع ماده ۱۴ قانون جدید) ؛ در حالی که در قانون سابق نوع پنجمی از مجازاتها نیز تحت عنوان مجازاتهای بازدارنده وجود داشت اما در قانون جدید این نوع از مجازاتها نیز، در قالب تعزیرات مطرح می شوند و مطابق قانون جدید مجازاتی تحت عنوان بازدارنده نخواهیم داشت. ۲- نکته دیگر در قانون جدید تعریف مجازاتهای اصلی اشخاص حقیقی می باشد؛ مطابق ماده ۱۷ قانون جدید دیه اعم از مقدر و غیر مقدر (ارش) مالی است که در شرع مقدس برای ایجاد جنایت غیر عمدی بر نفس، اعضا و منافع و یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، به موجب قانون مقرر می شود. در تعریف دیه موضوع ماده ۱۵ قانون سابق به دیه غیر مقدر یا ارش و همچنین به تفصیل موارد اعمال مجازات دیه اشاره نشده بود؛ و یا مطابق ماده ۱۸ قانون جدید تعزیر مجازاتی است که در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی تعیین و اعمال می گردد، در حالی که طبق قانون سابق، تعزیر صرفاً مجازات ارتکاب محرمات شرعی می باشد و مجازات نقض مقررات حکومتی تحت عنوان بازدارنده ها شناخته می شد (موضوع ماده ۱۷ قانون سابق)؛ بنابراین به همین دلیل است که قانونگذار با حذف ماده ۱۷ مجازاتهای بازدارنده را نیز در شمول مجازاتهای تعزیری بیان کرده است. ۳- در ماده ۱۸ قانون جدید قانونگذار بیان می کند که دادگاه در صدور حکم تعزیری مواردی را باید مورد توجه قرار دهد از قبیل: سوابق و وضعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی مرتکب، اقدامات مرتکب پس از ارتکاب جرم و … که نشانه ی تأکید قانونگذار بر اصل فردی کردن مجازاتها می باشد، اما در قانون سابق ماده ای با این بیان و صراحت در زمینه ی اصل فردی کردن وجود نداشت. ۴- قانونگذار در ماده ۱۹ قانون جدید تعزیرات را که شامل مفهوم تعزیر و بازدارنده در قانون سابق می باشد به هشت درجه تقسیم کرده است، به نحوی که درجات بالاتر شامل مجازاتهای خفیف تر و درجات پایین تر شامل مجازاتهای شدیدتر می باشند. به عنوان مثال حبس بیش از بیست و پنج سال تا سی سال در درجه یک و حبس تا سه ماه در درجه ی هشت قرار دارد. قانونگذار از همین تقسیم بندی در ماده ۲۱۵ نیز استفاده کرده است و برای مطابقت دادن تعزیرات مذکور در قانون سابق با تعزیرات قانون جدید از همین درجات استفاده کرده است به عنوان مثال در بند ۲ ماده ۲۱۵ قانونگذار بیان می کند که کلیه ی مجازاتهایی که حداکثر آنها تا دو سال حبس است به حبس تعزیری درجه شش تبدیل می شوند. حبس تعزیری درجه شش نیز بیش از شش ماه تا دو سال می باشد. ۵- نوآوری دیگر؛ در نظر گرفتن مجازاتهایی در ماده ۲۰ برای اشخاص حقوقی میباشد از قبیل: جزای نقدی، مصادره اموال، ممنوعیت از اصدار اسناد تجاری، انحلال و … ؛ علاوه بر این ماده، از ماده ۱۴۲ قانون جدید نیز می توان پذیرش مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی توسط قانونگذار را برداشت کرد چراکه در ماده ۱۴۲ بیان می کند شخص حقوقی در صورتی دارای مسؤولیت کیفری است که فردی که اختیار نمایندگی، تصمیم گیری یا نظارت از سوی شخص حقوقی را دارد به نام، از طرف یا در راستای منافع آن مرتکب جرمی شود.

مجازاتهای تکمیلی: 1- طبق قانون سابق مجازاتهای تکمیلی فقط در مورد مجازاتهای تعزیری قابلیت اعمال داشتند حال آنکه طبق ماده ۲۳ قانون جدید، در سایر مجازاتها به استثناء دیات نیز دادگاه می تواند حکم به مجازات تکمیلی صادر کند. همچنین مجازاتهای تکمیلی در تعزیرات صرفاً شامل تعزیرات شدیدتر(تا درجه ۶) می شوند نه کلیه ی تعزیرات. ۲- در قانون سابق علیرغم آن که مجازاتهای تکمیلی مشمول جرائم غیر عمدی هم می شود (مثل جرایم رانندگی) اما در متن قانون فقط به جرائم عمدی اشاره شده بود، در صورتی که در ماده ۲۳ قانون جدید با آوردن قصاص و حدود مشخص است که مجازاتهای تکمیلی هم شامل جرائم عمدی و هم شامل جرائم غیر عمدی می باشند. ۳- در قانون سابق مجازاتهای تکمیلی در قالب محرومیت از حقوق اجتماعی بیان می شدند اما در قانون جدید این مجازاتها در ۱۵ مورد احصاء شده اند و فایده این عمل، تفکیک کامل مجازاتهای تبعی از مجازاتهای تکمیلی است، زیرا در این صورت محرومیت از حقوق اجتماعی صرفاً در مجازاتهای تبعی مطرح می شود. ۴-بسیاری از موارد مجازاتهای تکمیلی در ماده ۲۳ قانون جدید بیشتر جنبه ی اقدام تأمینی دارند و در نوع خود بدیع و تازه می باشند مثل منع از داشتن دسته چک، الزام به تحصیل و یا الزام به خدمات عمومی که برخی از این موارد از لوایح متعددی از جمله لایحه مجازاتهای اجتماعی جایگزین زندان استخراج شده اند. ذکر این نکته در این جا ضروری است که به دلیل یکپارچه شدن نظام مجازاتها و اقدامات تأمینی با یکدیگر در قانون جدید، با لازم الاجرا شدن این قانون، قانون اقدامات تامینی نسخ می شود، موضوعی که خود قانون جدید در ماده ۲۱۸ به آن اشاره کرده است.

مجازاتهای تبعی: 1- طبق ماده ۲۵ قانون جدید جرائمی هم که مشمول مرور زمان می شوند، مشمول مجازاتهای تبعی خواهند شد، در صورتی که طبق قانون سابق مجازاتهای تبعی فقط شامل محکومیت های قطعی می شود که اجرا شده اند. ۲- طبق ماده ۲۵ قانون جدید دایره شمول مجازاتهای تبعی بسیار گسترش یافته است، چون مجازاتهای حبس ابد (در صورت توقف) و تبعید و قصاص عضو نیز در شمول مجازاتهای تبعی قرار گرفته اند و علاوه بر این حبس تعزیری بیش از دو سال نیز دارای اثر تبعی می باشد، در صورتی که طبق قانون سابق حبس تعزیری بیش از سه سال دارای اثر تبعی است و این سخت گیریهای قانونگذار نسبت به اعمال مجازاتهای تبعی، نشانه ی اهمیت دادن به این دسته از مجازاتها می باشد که همواره استدلالهایی در عدم نیاز به این گونه مجازاتها مطرح بوده است. ۳- طبق تبصره ۱ ماده ۲۵ قانون جدید تمامی مجکومیت های موثر در پیشینه ی کیفری محکوم درج می شود و علاوه بر این محکومیت های غیر موثر نیز در پیشینه ی کیفری ثبت می شوند اما در گواهی ها ثبت نخواهند شد. ۴- قانونگذار در تبصره ۳ ماده ۲۵ قانون جدید نسبت به آزادی مشروط سختگیری کرده است و ملاک آغاز اثر تبعی مجازات را بعد از اتمام مدت آزادی مشروط بیان می کند. بر عکس قانون سابق که زمان آغاز اثر تبعی مجازات در آزادی مشروط بلافاصله بعد از آزادی است. ۵- در ماده ۲۶ قانون جدید قانونگذار موارد حقوق اجتماعی را بسیار گسترش داده است و این دقیقا به معنای اهمیت دادن قانونگذار به اعمال مجازات تبعی و جلوگیری از حقوق اجتماعی بیشتری برای مجرمان است.

تخفیف مجازات و معافیت از آن: 1- در قانون جدید نیز تخفیف مجازات مانند، قانون سابق صرفاً شامل تعزیرات می‌باشد، امّا مشکل اصلی قانون سابق این است که میزان تخیفف مشخص نشده بود در صورتی که در ماده ۳۶ قانون جدید به روشنی میزان تخفیف مجازات بیان شده است و این در بکارگیری هرچه بیشتر تخفیف تأثیر دارد. ۲- قانونگذار درماده ۳۷ قانون جدید به نفع متهم، جهات تخفیف را گسترش داده است، به عنوان مثال ندامت، حسن سابقه و مداخله ضعیف شریک یا معاون در وقوع جرم از جمله مواردی هستند که در قانون سابق به عنوان جهات مخففه مجازات بیان نشده بودند. ۳- در قانون سابق ماده‌ای تحت عنوان معافیت از مجازات وجود ندارد و دادگاه تنها می‌تواند در صورت وجود جهات مخففه، مجازات را تخفیف دهد و یا تبدیل کند، امّا طبق ماده ۳۸ قانون جدید دادگاه می‌تواند در تعزیرات درجه ۷ و ۸ ، علاوه بر تخفیف در صورت وجود شرایط مندرج در این ماده، مجرم را از اعمال مجازات معاف کند. این موضوع اگر چه با شرایط متعددّی همراه است امّا تازه و بدیع است و در جهت منافع متهم می‌‌باشد.

تعویق و تعلیق اجرای مجازات: در قانون جدید نهادی تحت عنوان تعویق مجازات پذیرفته شده است که طبق آن مجرم در صورت داشتن شرایط مندرج در ماده ۳۹ این قانون،‌ به حکم دادگاه می‌تواند مشمول تعویق مجازات شود، امّا در قانون سابق تعویق مجازات تعریف نشده است و تنها تعلیق مجازات وجود دارد. تعویق مجازات نیز مانند، تعلیق به دو صورت ساده یا مراقبتی اعمال می‌شود، به این نحو که در تعویق ساده مرتکب کتباً متعهد می‌گردد، در مدت تعیین شده به وسیله دادگاه، مرتکب جرم نشود و از نحوه رفتار وی پیش‌بینی شود که در آینده نیز مرتکب جرم نخواهد شد امّا در تعویق مراقبتی مرتکب باید علاوه بر شرایط تعویق ساده به دستورات و تدابیر دادگاه عمل کند، دستوراتی از قبیل: درمان بیماری یا ترک اعتیاد، پرداخت نفقه افراد واجب النفقه، خودداری از تعدّی، گذراندن دوره یادوره‌های خاص آموزش و یادگیری مهارت‌های اساسی زندگی و …، البته باید توجه داشت که تعویق مجازات به عنوان یکی از ابزارهای فردی کردن مجازاتها طبق ماده ۳۹ قانون جدید فقط در تعزیرات درجه‌ی ۶ ، ۷ و ۸ پذیرفته شده است. بنابراین تعویق یک موضوع تازه‌ای در قانون جدید می‌باشد، امّا تعلیق در قانون سابق نیز وجود داشت که نکات تغییر یافته‌ی آن در قانون جدید در ادامه بیان خواهد شد: ۱- در قانون سابق تعلیق مجازات شامل کلیه‌ی مجازاتهای تعزیری می‌شد امّا طبق ماده ۴۵ قانون جدید تعلیق فقط شامل تعزیرات درجه‌ی ۶ ، ۷، ۸ می‌شود. ۲- شرایطی که در قانون جدید برای تعلیق مجازات بیان شده است از شرایط مندرج در قانون سابق گسترده تر است به عنوان مثال وجود شرایط مخفّفه نیز برعکس قانون سابق موجب تعلیق مجازات می‌شود. ۳- در قانون جدید نیز تعلیق به معنای واقعی خود تعریف نشده است، ‌زیرا قانونگذار بیان می‌کند که دادگاه می‌تواند قسمتی از مجازات را معلق کند، در صورتی که تعلیق در معنای واقعی خود یعنی مجرم به طور کلی مجازات نشود. ۴- مطابق ماده ۴۷ قانون جدید تعلیق مجازات ممکن است به طور ساده یا مراقبتی باشد. در ماده ۲۹ قانون سابق نیز تعلیق مراقبتی بیان شده است امّا برای اعمال آن در عمل مأمور و نهادی در نظر گرفته نشده است در صورتی که در قانون جدید به ‌وجود یک مددکار اجتماعی در کنار قاضی اجرای احکام تعلیقی مراقبتی اشاره شده است و همچنین در تعلیق مراقبتی قاضی می‌تواند مانند تعویق مراقبتی نسبت به یکی از موارد ماده ۴۲ لایحه دستور صادر کند. مانند: حرفه آموزی یا اشتغال به حرفه‌ای خاص، خودداری از ارتباط و معاشرت با شرکاء یا معاونین جرم و…، ۵- برخی از مواردی‌که در قانون سابق از تعلیق مجازات مستثنی شده‌اند طبق قانون جدید مشمول تعلیق می‌شوند چون در ماده ۴۶ قانون جدید اشاره‌ای نشده‌اند مانند: سرقتی که موجد حد نیست امّا به طور کلی شمول استثنائات تعلیق در قانون جدید بسیار گسترش یافته است و مانند قانون سابق مصداق تخصیص اکثر می‌باشد.

نظام نیمه آزادی: در قانون جدید نهاد دیگری به اسم نظام نیمه آزادی تعریف شده است که در قانون سابق وجود نداشته است. نظام نیمه آزادی مشتمل بر حبس‌های تعزیری درجه ۵ تا ۷ است که طبق آن مجرمین این دسته از تعزیرات می‌توانند با حکم دادگاه و سپردن تأمین مناسب و تعهد به انجام یک فعالیت شغلی، حرفه‌ای ، آموزشی‌، مشارکت در تداوم زندگی خانوادگی و…، در زمان اجرای حکم حبس، در خارج از زندان، یکی از فعالیت‌های مذکور را انجام بدهند. البته اعمال نظام نیمه‌ آزادی مشروط بر گذشت شاکی می‌باشد. به طور کلی نظام نیمه آزادی یکی دیگر از ابزارهایی است که قانونگذار در جهت اِعمال اقدامات تأمینی و حمایتی از مجرمین، در اختیار قضات گذاشته است.

نظام آزادی مشروط: 1- قانون گذار در ماده‌ 57 قانون جدید بیان می‌کند که ملاک آزادی مشروط، گذراندن نصفی از دوران حبس در حبس‌های بیش از ده سال و گذراندن یک سوم حبس در حبس‌های کم‌تر از ده سال می‌باشد. در صورتی ‌که در قانون سابق ملاک در هر مدّت زمانی، گذراندن نصفی از آن مدت می‌باشد و این بیانگر تسهیل استفاده از آزادی مشروط برای حبس های زیر ده سال می‌باشد. ۲- مطابق با تبصره ۳ ماده ۳۸ قانون سابق فرد محکوم باید در مدّت آزادی مشروط دستوراتی را از قبیل سکونت در محل معین یا معرفی نوبه‌ای خود به مراکز تعیین شده و…، اعمال کند امّا طبق ماده ۵۹ قانون جدید دادگاه مختار است که با توجه به اوضاع و احوال جرم و شخصیت محکوم، او را به رعایت دستوراتی مثل: خودداری از فعالیت حرفه‌ای مرتبط با جرم و یا اقامت یا عدم اقامت در مکان معین ملزم بکند و در این رابطه اجباری وجود ندارد.

مجازاتهای جایگزین حبس: در قانون سابق در ماده ۲۲ بیان شده بود که دادگاه می‌تواند در صورت وجود جهات مخفف، مجازات را تبدیل کند امّا به نحوه و چگونگی تبدیل اشاره‌ای نشده است، امّا در قانون جدید فصلی تحت عنوان مجازاتهای جایگزین حبس وجوددارد. ماده ۶۳ قانون جدید در تعریف این نوع مجازات‌ها بسیاری از اقدامات تأمینی را در شمول مجازات‌های جایگزین حبس می‌داند و به همین جهت است که طبق ماده ۲۱۷ قانون جدید، با تصویب این قانون، قانون اقدامات تأمینی نسخ می‌گردد و سیستم مجازات و اقدامات تأمینی به صورت یکپارچه می‌شود . مجازاتهای جایگزین حبس که قبلاً‌ در قالب لایحه‌ای با عنوان مجازاتهای اجتماعی جایگزین زندان به مجلس رفته بود، جرائم عمدی، غیر عمدی و جرائمی را که میزان تعزیر آنها در قوانین تعیین نشده اند، را شامل می شود، البته برای این موارد شرایط و استثنائاتی نیز ذکر شده است. به عنوان مثال این مجازات‌ها در مورد جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی اعمال نمی‌شوند.

در قانون جدید قانونگذار پیش‌بینی کرده است که در کنار قاضی اجرای مجازاتهای جایگزین به تعداد لازم مددکار اجتماعی و مأمور مراقبت وجود داشته باشند تا به قاضی اجرای حکم کمک کنند. حتی این افراد می‌توانند با در نظر گرفتن وضعیت محکوم، تشدید، تخفیف یا توقف موقت مجازات مورد حکم را از دادگاه صادر کننده‌ی رأی تقاضا کنند. وجود این افراد نشان می‌دهد که قانونگذار نگاه ویژه‌ای به اعمال اقدامات تأمینی در مقابل اعمال مجازاتهای سالب آزادی دارد.

 

تمامی مجازاتهای جایگزین حبس و نحوه‌ی اعمال آنها در مواد این فصل از لایحه آمده است، به عنوان مثال، جزای نقدی روزانه که عبارت است از یک هشتم تا یک چهارم درآمد روزانه محکوم در جرائمی که مجازات قانونی آنها حداکثر سه ماه حبس است تا یکصدو هشتاد روز اعمال می‌شود و در سایر مجازتها نیز به همین صورت.

 

شروع به جرم: 1- در ماده‌ی ۱۲۱ قانون جدید بر خلاف ماده‌ی ۴۱ قانون سابق شروع به جرم به طور کامل تری تعریف شده، چون در قانون جدید بیان شده که قصد مرتکب به دلیل عاملی خارج از اراده او معلق بماند، اما در قانون سابق بیان شده که جرم منظور، واقع نشود و به علت واقع نشدن جرم اشاره ای نشده است. ۲- شروع به جرم و ترک آن به اراده خود مرتکب در قانون جدید و قانون سابق کاملاً مخالف یکدیگر هستند، چون در ماده۴۱ و تبصره دوم آن در قانون سابق شروع به جرم، جرم شناخته نشده (به جز در برخی موارد استثنائی مثل: قتل عمد، آدم ربایی، ارتشاء) مگر عمل ارتکابی منحصراً جرم و مشمول مجازات باشد و همچنین اگر مرتکب در شروع به جرم به اراده خود جرم را ترک کند، مشمول مجازات خفیف تر می شود؛ در حالی که در مواد ۱۲۱ و۱۲۳ قانون جدید علاوه بر اینکه عمل ارتکابی اگر منحصراً جرم باشد مشمول مجازات می شود، خود شروع به جرم هم در تمامی جرائم جرم تلقی شده و شامل مجازات خفیف تر از جرم کامل است، ولی ترک جرم در شروع به جرم، اگر به اراده خود مرتکب باشد مشمول مجازات نمی شود. ۳- قانون گذار در تبصره ماده ۱۲۱ قانون جدید به جرائمی که به جهات مادی ناقص می مانند یا همان جرایم عقیم اشاره کرده و آنها را نیز در شمول شروع به جرم دانسته در صورتی که در قانون سابق هیچ اشاره ای به جرائم عقیم نشده است. ۴- یکی از ایرادهای وارد شده به ماده ۴۱ قانون سابق تبصری ۱ این ماده است، چون زمانی که شروع به جرم، جرم شناخته نشده، به طریق اولی قصد و مقدمات جرم هم، جرم نبوده اما در قانون جدید از آنجایی که ماده‌ی ۱۲۱، شروع به جرم را در تمامی جرائم جرم شناخته در ماده‌ی ۱۲۲ اشاره شده است که قصد و اقدامات اولیه ی ارتکاب جرم، جرم محسوب نمی شود.

شرکت در جرم: ماده ۴۲ قانون سابق مختص شرکت در جرائم موجب تعزیر یا مجازاتهای بازدارنده می باشد،و شرکت در سایر جرائم مثل قتل در مواد دیگری آمده است، در حالی که ماده ۱۲۴ قانون جدید اطلاق دارد و بر همه جرائم به جز جرائم موجب حد صدق می کند.

معاونت در جرم: 1- در ماده۱۲۵ قانون جدید به این حالت که اگر بین قصد معاون و عمل مباشر تفاوتی وجود داشته باشد نیز اشاره شده است. ۲- در ماده۱۲۶ قانون جدید مجازاتهای معاونت در جرم نیز ذکر شده است که باعث تأکید بر عنصر قانونی معاونت در جرم می شود. ۳- با توجه به لزوم وجود وحدت قصد در معاونت، بکار بردن واژه هایی نظیر عالما و عامدا در قانون سابق لزومی نداشت که این امر در قانون جدید اصلاح شده است.

تعدد جرم: 1- در تبصره ۳ ماده ۱۳۳ قانون جدید به امکان تخفیف در مجازات‌های مشمول تعدد تا میزان مشخصی، اشاره شده است ولی در قانون سابق به تخفیف در این نوع مجازات ها اشاره‌ای نشده است. ۲- تعزیرات درجه‌ی هفت و هشت مشمول تعدد نمی‌شوند و قابل جمع با هم و یا سایر درجات تعزیری هستند. ۳- قانون گذار در قانون جدید ،تقسیم بندی تعدد در تعزیرات، به مشابه و مختلف را برعکس قانون سابق بیان نکرده است و سیستم تعددی که در قانون جدید پذیرفته شده است مثل بسیاری دیگر از سیستم ‌های حقوقی مدرن یک سیستم تصاعدی است، با این توضیح که میزان تشدید در جرائم تعزیری اگر جرم مورد نظر دارای حداقل و حداکثر باشد با مواردی که جرم مورد نظر فاقد حداقل و حداکثر می باشد متفاوت بوده و در هر صورت احکام تعدد در مواردی که جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد با مواردی که جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد متفاوت است.

تکرار جرم: 1- در قانون مجازات سابق در بخش کلیات اشاره‌ای به تکرار در حدود نشده است، ‌امّا در ماده‌ی ۱۳۵ قانون جدید که در کلیات می‌باشد، تکرار در حدود بیان شده و علاوه بر این ماده ۱۳۵ قانون جدید به طور کلی مرتبه‌ی چهارم ارتکاب هر کدام از جرائم موجب حد را، مشمول تکرار می‌داند در صورتی که در قانون سابق در حد مسکر، مرتبه سوم مشمول تکرار می‌شود، شورای نگهبان نیز در این رابطه ایرادی را وارد نکرده است. ۲- در ماده ۱۳۶ قانون جدید بر خلاف ماده ۴۸ قانون سابق کلیه‌ی تعزیرات مشمول تکرار نشده‌اند و تنها تعزیرات درجه‌ی یک تا شش مشمول تکرار می باشند. به عنوان مثال حبس تا سه ماه ،جزای نقدی تا ده میلیون ریال و شلاق تا ده ضربه و … که در درجه‌ی هشت تعزیرات قرار دارند، مشمول تکرار نمی‌شوند. علاوه بر این باید توجه داشت که در ماده ۱۳۶ قانون جدید به دلیل آنکه در این قانون مجازاتهای تعزیری و بازدارنده درهم ادغام شده‌اند، لذا به بازدارنده ها اشاره‌ای نشده است. ۳- طبق ماده ۱۳۶ قانون جدید شرط این که ارتکاب مجدد یکی از جرائم موجب تعزیر درجه یک تا شش ، مشمول تکرار شود؛ ‌این است که آن جرم مجدد بعد از قطعیت حکم جرم نخست اتفاق بیفتد و براین اساس ابهام موجود در قانون سابق راجع به اجرای کامل یا ناقص حکم نخست رفع شده است و ملاک اصلی قطعیت حکم نخست است نه اجرای حکم نخست. ۴- در ماده ۱۳۶ قانون جدید تکرار جرائم موجب تعزیر به طور موقت پذیرفته شده است زیرا در صورتی در تعزیر مرتکب مشمول تکرار می‌شود که جرم ارتکابی مجدّد تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان در اجرای مجازات اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در ماده ۴۸ قانون سابق تکرار در تعزیرات به صورت دائم پذیرفته شده است، بنابراین مشخص است که ماده ۱۳۶ در این خصوص به مراتب منطقی‌تر از ماده‌ی ۴۸ قانون سابق می‌باشد. ۵- ماده ۱۳۶ قانون جدید نیز مانند ماده ۴۸ قانون سابق از جهتی تکرار عام و از جهتی تکرار خاص می‌باشد، زیرا در این ماده بیان شده که جرم ارتکابی مجدد باید از درجه‌ی یک تا شش تعزیرات باشد و این از آن جهت که شامل تعزیرات درجه‌ی هفت و هشت و سایر مجازاتها نمی‌شود خاص است امّا از این جهت که همه‌ی تعزیرات درجه‌ی یک تا شش در صورت ارتکاب مجدد مشمول تکرار است، ‌عام می‌باشد. به عنوان مثال مجرمی در محکومیت نخست خود به تعزیری از درجه‌ی چهار محکوم می‌شود و قبل از اعاده‌ی حیثیت مرتکب جرمی می‌شود که مجازات آن تعزیری از درجه شش می‌باشد، در این جا مرتکب مشمول تکرار می‌شود و این نشان می‌دهد که ماده ۱۳۶ قانون جدید از این نظر عام است. ۶- در ماده ۴۸ قانون سابق میزان تشدید مجازات در تکرار بیان نشده است در صورتی که در ماده ۱۳۶ قانون جدید قانون گذار میزان تشدید را تا یک و نیم برابر حداکثر مجازات جرم ارتکابی مقرر می‌دارد. یعنی تشدید کاملاً‌ در مفهوم واقعی خود که بیش از حداکثر است به کار رفته و از طرف دیگر فقط تا یک و نیم برابر بیش از حداکثر می‌توان تشدید کرد. ۷- تکرار پذیرفته شده در قانون سابق اختیاری است امّا در قانون جدید تکرار اجباری می‌باشد.

موانع مسئولیت کیفری:

الف- جنون؛ 1- در ماده ۱۴۸قانون جدید واژه‌ی مبهم هردرجه‌ای از جنون، تعریف شده‌وجنون‌به‌عنوان‌عامل‌رافع مسؤولیت کیفری، صرفاً‌همان بیماری‌های روانی حاد (روان پریشی) است که در آن فرد قوه‌ی اراده و قوه‌ی تمیز خود را از دست می‌دهد و خود فرد نمی‌فهمد که بیمار است. ۲- در تبصره ۲ ماده‌ی ۵۱ قانون سابق مقرر شده است که در جنون ادواری شرط رافع بودن جنون از مسؤولیت کیفری، بروز جنون در حین ارتکاب جرم می‌باشد و علاوه براین در این قانون هیچ گونه اقدام تأمینی برای مجنون در نظر گرفته نشده بود، در حالی که طبق ماده‌ی ۱۴۸ قانون جدید شرط رافع بودن جنون از مسؤولیت کیفری بروز جنون در حین ارتکاب جرم می‌باشد و علاوه بر آن اگر چه بروز جنون در حین ارتکاب جرم رافع مسؤولیت کیفری می‌باشد، طبق ماده ۱۴۹ در صورتی که افرادی که در حین ارتکاب جرم مجنون شده‌اند و همچنین افرادی که بعداز ارتکاب جرائم تعزیری مجنون شده‌اند باعث اختلال در نظم عمومی بشوند، دادستان وظیفه دارد تا در قالب اقدام تأمینی آنان را در مراکزی مناسب نگهداری کند. ۳- طبق تبصره یک ماده ۱۴۹ قانون جدید بروز جنون بعد از حدوث جرائم ‌موجب‌ حد، قصاص، دیات‌ و حتی‌ تعزیرات‌ رافع‌ مسؤولیت ‌کیفری نیست، بلکه درجرائمی‌که‌ مجازات آنها جنبه‌ی‌ حق‌الهی دارد تا زمان افاقه تعقیب ‌و محاکمه‌ای‌ در کار نیست، امّا این موضوع درجرائمی‌که مجازات آنها جنبه‌ی‌ حق‌الناسی‌ دارد این ‌چنین ‌نیست ‌و بلافاصله ‌باید رسیدگی شوند. ۴- ایراد وارده بر قانون جدید این است که به‌ حالت بینابین جنون (روان نژندی و اختلال شخصیت ) هیچ اشاره‌ای نشده و همچنین برای این‌گونه مجانین تخفیف در مجازات یا همان مسؤولیت نقصان یافته در نظرگرفته نشده است.

ب – صغر سن: 1- در قانون جدید هم مانند قانون سابق سن مسؤولیت کیفری همان سن بلوغ شرعی و عبادی است. ۲- در انتهای ماده ۴۹ قانون سابق بیان شده که تربیت اطفال بزهکار، برعهده ی خانواده و یا برعهده‌ی کانون‌های اصلاح و تربیت است امّا به نوع تشخیص این مرجع تربیتی اشاره‌ای نشده در حالی که طبق ماده ۱۴۷ قانون جدید تربیت افراد بالای هفت سال برعهده ی کانون اصلاح و تربیت است، و از آن استنباط می‌شود که تربیت اطفال مجرم زیر هفت سال با خانواده‌ می باشد. ۳- در قانون سابق بیان شده است که اطفال مسؤول نیستند امّا در تبصره ی ۲ ماده ۴۹ همان قانون موضوع تنبیه بدنی مطرح شده و این در واقع نامفهوم است که طفل اگر مسؤول نیست پس چگونه می توان او را تنبیه بدنی کرد، امّا در قانون جدید چنین ابهامی برطرف شده و حتی ماده‌ی ۱۴۵ این قانون به عنصر قانونی عدم مسؤولیت کیفری اطفال مستقیماً‌ اشاره کرده است.

ج – اجبار و اکراه: 1- در قانون سابق با وجود پذیرش اجبار و اکراه در حدود و عدم پذیرش آن در قصاص، ماده‌ای در رابطه‌ی با اجبار و اکراه در مورد جرائم موجب حدو قصاص در کلیات ذکر نشده بود و صرفاً ‌ماده ۵۴ مربوط به جرائم تعزیری بود در حالی که در ماده ۱۵۰ قانون جدید که در بخش کلیات می‌باشد به اجبار و اکراه در جرائم تعزیری و مجازات آن اشاره‌ شده و علاوه بر این به طور کلی بیان گشته تا برای حکم اجبار و اکراه در جرائم موجب حدو قصاص به ترتیب به کتب ۲ و ۳ قانون مراجعه شود. ۲- در متن ماده ۵۴ قانون سابق این اشکال وجود دارد که اگر اکراه کننده در جرائم تعزیری باید به مجزات فاعل جرم برسد پس چرا در ادامه ماده مراحل مجازات و تأدیب آورده شده و این مشکل در ماده ۱۵۰ قانون جدید برطرف شده است.

د – جهل و اشتباه: با وجود این که جهل به حکم در حدود پذیرفته شده است ظاهراً باید درتعزیرات‌نیزپذیرفته‌شود، ‌درقانون جدید جهل‌ به ‌حکم‌ بطور کلی پذیرفته نشده است و همچنین در مورد پذیرش جهل به موضوع به عنوان عامل رافع مسؤولیت کیفری که در قانون گذشته در کلیات بیان نشده بود در قانون جدید نیز ماده‌ّای آن را بیان نکرده است، البته تنها مزیّت در این موضوع (جهل و اشتباه) آوردن عدم پذیرش جهل حکمی به عنوان عامل رافع مسؤولیت در قالب یک ماده در کلیات قانون جدید می‌باشد.

هـ – خواب و بیهوشی: 1- علی‌رغم سکوت قانون سابق در کلیات در باره‌ی خواب و بی‌هوشی و اشاره‌ی به آن در باب قصاص نفس و دیات، در قانون جدید در کلیات ماده‌ای برای حالت خواب و بی‌هوشی بیان شده است. ۲- فایده‌ مثبت دیگری هم که در قانون جدید وجود دارد این است که قانون ‌گذار در کنار خواب از بیهوشی نیز یاد کرده و در جایی که بیان می‌کند با علم به ارتکاب جرم در حالت بیهوشی خود را بیهوش کند، مشخص می‌شود که قانون گذار حالت خواب مصنوعی و هیبنوتیزم را هم مدنظر داشته است.

و – مستی: 1- فایده‌ی قانون جدید در این است که در کنار شرب خمر،‌به سایر مواد مستی آور نیز اشاره شده است. ۲- در هر دو قانون بیان شده که مستی با علم به تحقق جرم در حالت مستی رافع مسؤولیت نیست امّا از مفهوم مخالف ماده‌ی ۵۳ قانون سابق استنباط می‌شود که در صورت نبود علم به تحقق جرم در حالت مستی ، مستی رافع مسوولیت کیفری است امّا در قانون جدید به وضوح اشاره شده که حتماً‌فرد باید مسلوب الاراده باشد، چراکه گاهی‌ اوقات افراد مست هستند امّا میزان مستی آن‌قدر نیست که مسلوب الاراده شده باشند، درواقع افراد علاوه بر نداشتن علم و قصد به تحقق جرم در حالت مستی حتماً باید مسلوب الاراده نیز باشند تا مستی آنها رافع مسؤولیت کیفری آنهاباشد.

ز – مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی: یکی دیگر از مزایای قانون جدید تعریف مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی و ذکر انواع مجازات های آنها میباشد. قانونگذار در ماده ۱۴۲ قانون جدید اصل را در مسؤولیت کیفری اشخاص حقیقی می داند اما درعین حال اشخاص حقوقی را دارای مسؤولیت کیفری می داند و در ماده ۱۴۳ مسؤولیتهایی را برای آنها در نظر گرفته است از قبیل: انحلال شخص حقوقی، جزای نقدی، ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه و … .

ح – مسؤولیت کیفری ناشی از فعل غیر: با وجود این که به مسوولیت کیفری ناشی از فعل غیر در برخی از قوانین خاص مثل قانون کار و قانون مطبوعات اشاره شده است امّا در قانون مجازات سابق در بخش کلیات به این مقوله اشاره‌ای نشده بود در حالی که درقانون جدید به طور واضح به این موضوع اشاره شده و حتی به نظریه خطا و تقصیر که در نفس مسؤولیت کیفری ناشی از فعل غیر است، نیز اشاره شده است

 

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات حقوقی , ,
:: برچسب‌ها: بررسی تطبیقی مواد عمومی ق , م , ا با ق , م , ا مصوب 71 ,
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
بازدید : 514
نویسنده : رسول رشیدی

لایحه نظام صنفی

 

» حجم: 0.78 مگابایت؛ زمان لازم برای دریافت 1 دقیقه و 56 ثانیه با Dial-up
» نوع فایل کتاب: PDF
» تعداد صفحات: 96

 

دانلود



:: موضوعات مرتبط: دانلود کتب حقوقی , ,

تعداد صفحات : 54


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جامع ترین وب سایت حقوقی و آدرس biglawyer.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 96
بازدید هفته : 515
بازدید ماه : 2230
بازدید کل : 335315
تعداد مطالب : 540
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

این صفحه را به اشتراک بگذارید تماس با ما




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
چاپ این صفحه

RSS

Powered By
loxblog.Com